فیلم اعتراف حامد آهنگی: زن و خواهرم را ترسانم/ اما مادرم از دست من سکته
حامد آهنگی: همش زن و خواهرم را میترسانم مادرم از دست من سکته قلبی کرد
در میان اخبار
- روانشناسی ازدواج : وقتی رشید پسر همسایه به خواستگاری ام آمد قند تو دلم آب شد! اما توهمی بیش نبود
- خانم ها به همین راحتی وام بگیرن /تسهیلات شگفت انگیزه بانک مهر ایران به بانوان حتی بدون ضامن
- قتل وحشتناک شوهر در فشم /زن ورزشکار شوهرش را تکهتکه کرد
- عکس از صحنه سقوط مرگبار یک گردشگر زن از کوه به خاطر عکاسی دل همه رو به درد آورد
- آموزش آلبالو پلو خوشمزه با مرغ ریش ریش و خلال و بادام
این صحبتها برشی از زندگی شخصی و حرفهای یکی از کمدینهای پرطرفدار کشور است که باوجود مشکلات و دشواریهای فراوان، همچنان به کار خود ادامه داده است. برای بسیاری از هنرمندان، تماشاگران از سختیهای پشت صحنه و چالشهایی که آنها تجربه میکنند، بیخبر هستند. شاید یکی از همین چالشها، فشاری است که برای خنداندن مردم، حتی در دشوارترین لحظات زندگی، بر دوش این هنرمندان است.
او در این صحبتها به سختیهایی اشاره کرده که با آنها دستوپنجه نرم میکند، از مشکلات مالی و ناتوانی در گرفتن دستمزد تا لحظاتی که علیرغم اندوه شخصی مجبور بوده در برابر تماشاگران لبخند بزند. هرچند شاید بسیاری فکر کنند که شهرت و موفقیت تنها نتیجه زحمت شخص هنرمند نیست و عوامل زیادی در آن نقش دارند، اما مسلماً این گونه فشارها و آسیبها تنها برای خود اوست.
این هنرمند با اشاره به ترسهای کودکیاش و شوخیهایی که هنوز هم برای اطرافیان انجام میدهد، نشان میدهد که طنز برایش نه تنها شغل بلکه بخشی از هویت و زندگی است؛ حتی اگر گاهی دچار ناملایمات و نقدهای ناراحتکننده شود. چنین صحبتهایی شاید یادآوری خوبی باشند که هر هنرمندی هم مانند دیگران، مجموعهای از احساسات و چالشهای انسانی دارد و استحقاق احترام و درک متقابل را دارد.
حامد آهنگی در یک خانواده 5 نفره در بندر انزلی بزرگ شده است. او در رده نونهالان به باشگاه فوتبال ملوان بندرانزلی رفت و در رده نوجوانان و جوانان نیز در پست مهاجم بازی کرد، اما از مقطعی به بعد این ورزش را ادامه نداد. او در سال 1372 و از سن 14 سالگی وارد گروههای نمایشی بندرانزلی شد و چند سال بعد با بازی در نمایش درام به کارگردانی محمدعلی انتظاری، جایزه بازیگری تئاتر دانشآموزی استان را کسب کرد.