قتل هولناک پسر جوان بر اثر ضربات چاقو | قاتل بخشده شد

 اواسط سال 1400به بازپرس جنایی بندرعباس خبر رسید که پسر جوانی بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل رسیده است. دقایقی از وقوع این حادثه می‌گذشت که بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه خود را به محل وقوع جنایت رساندند. مقتول پسر جوانی بود که بر اثر اصابت 2 ضربه چاقو دچار خونریزی شدیدی شده و جانش را از دست داده بود. آنطور که شواهد اولیه نشان می‌داد دقایقی قبل دعوای شدیدی بین او و یکی از دوستانش اتفاق افتاده و این جنایت رقم خورده بود. آنهایی که متهم را می‌شناختند می‌گفتند که او از دوستان نزدیک مقتول و از اقوام دورش است. با این حال هیچ‌کس به درستی نمی‌دانست متهم با چه انگیزه‌ای دست به این جنایت زده و بعد از قتل کجا گریخته است.

قاتل فراری هیچ ردی از خود به جا نگذاشته بود. با وجود این تیم‌هایی از پلیس سایه‌به‌سایه در تعقیب او بودند تا اینکه سرانجام به اطلاعاتی درباره مخفیگاهش دست یافتند و وی را دستگیر کردند. متهم به قتل وقتی تحت بازجویی‌های تخصصی قرار گرفت به قتل اعتراف کرد و گفت که از سر عصبانیت و به‌خاطر غرور جوانی مرتکب قتل شده است. او گفت:‌ من و مقتول سال‌ها با یکدیگر دوست بودیم. از آن گذشته با هم قوم و خویش هستیم و هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم. روز حادثه، اما بر سر مسئله‌ای پیش پا‌افتاده با یکدیگر بگومگو کردیم. ابتدا ماجرا در حد بحث لفظی بود، در ادامه کار به زد و خورد کشید و این بین من که خیلی عصبانی بودم و می‌خواستم جلوی او و مردی که درگیری‌مان را می‌دید کم نیاورم، چاقویی را که همراهم بود بیرون کشیدم و با آن ضربه‌ای به دوستم زدم. قصدم فقط ترساندن او بود و دنبال راهی بودم که دعوا تمام شود، اما نوک چاقو ناخواسته به او برخورد کرد و وقتی به‌خودم آمدم دوست صمیمی‌ام خون‌آلود روی زمین افتاده بود و من هم از ترسم فرار کردم. تا چند ساعت بعد فکر می‌کردم که او مجروح شده، اما در ادامه متوجه شدم به‌خاطر ضربه‌ای که به او زده‌ام جانش را از دست داده و پلیس به‌دنبال دستگیری من است.

متهم به قتل ادامه داد:‌ فقط به فکر فرار بودم، اما نمی‌دانستم باید چه کار کنم. از زندان و قصاص شدن می‌ترسیدم و سرگردان بودم تا اینکه دستگیر شدم.