سحر قریشی | بیوگرافی سحر قریشی

انتشار عکس مشکوک و جدید از سحر قریشی در آغوش یک مرد جوان همه را متعجب کرد

در اینجا عکس جدیدی از سحر قریشی را میبینیم که در آغوش مردی جوان است
1403/07/25 17:39
کد خبر: 5970
انتشار عکس  مشکوک و جدید از سحر قریشی در آغوش یک مرد جوان همه را متعجب کرد

سحر قریشی متولد ۱۳۶۶ است. سحر قریشی تنها یک برادر دارد. رنگ های مورد علاقه سحر قریشی مشکی، آبی و قرمز است. سحر قریشی دوست دارد هر چه زود تر به اوج برسد و این آینده را برای خود پیش بینی میکند. برای سحر قریشی نوع پوشش و لباس خیلی اهمیت دارد.سحر قریشی حسین سهیلی زاده را مانند پدرش دوست دارد. بعد از ایفای نقش یلدا در سریال دلنوازان به شهرت رسید، اولین کار بازیگری سحر قریشی بازی در فیلم «لج و لجبازی» به کارگردانی سید مهدی برقعی بود.

سحر قریشی

حمایت سحر قریشی از خانواده و اطرافیان

اخلاق من در کل به گونه‌ای است که دوست دارم نه تنها از خانواده بلکه از تمام اطرافیانم حمایت کنم. این حمایت به هر گونه‌ای که می‌خواهد باشد؛ احساسی، عاطفی، مالی و. . . بارها پیش آمده که کار خودم را کنار گذاشته‌ام و به منزل دوستم که حالش خوب نبوده رفته‌ام. خودم احساس می‌کنم که نسبت به سنم تجربیات زیادی در هر زمینه‌ای کسب کرده‌ام. وقتی دوستم از لحاظ عاطفی دچار مشکل می‌شوند تجربیاتم را با او در میان می‌گذارم. وقتی می‌بینم که سبد مشکلات و غصه‌های من پُر است ولی دوستانم با یک مشکل کوچک در سبدشان کل زندگی را رها کرده‌اند، ناراحت می‌شوم. فن فراموش کردن را به آنها می‌آموزم چون خودم به خوبی فراموش کردن را آموخته‌ام. در زندگی سختی‌های زیادی را متحمل شده‌ام و مطمئن هستم اگر این سختی‌ها را پشت سر نمی‌گذاشتم به سحر قریشی امروز نمی‌رسیدم. باید به دردهای زندگی به عنوان تجربه نگاه کرد که آن موقع به عنوان یک فاکتور مثبت به انسان کمک می‌کنند. من هیچ ابایی از بازنگری زندگی‌ای که پشت سر گذاشته ام، ندارم و حتی شاید روزی داستان زندگی ام را به فیلمنامه تبدیل کنم!

علاقه مندی های سحر قریشی

برند لباسی به اسم «کمد» را ثبت کردم که برای اولین بار در زندگی ایده‌آل این موضوع را اعلام می‌کنم. تمام طرح‌ها و لباس‌ها آماده ارائه هستند ولی فعلا دست نگه داشته‌ام. درکل، طراحی‌ها به سبک و مدل خودم هستند یعنی چیزی هستند که من دوست دارم. هم طراحی و هم دیزاین‌هایش کار خودم است. البته مادرم خیلی به من کمک کردند. در کل یک کار داخلی و کاملا ایرانی است چون بارها به من پیشنهاد شد که طرح‌ها را به ترکیه ببرم، آنجا شریک شوم و برایم بدوزند ولی دوست نداشتم این اتفاق بیفتد که یک طرح ایرانی به اسم یک کشور دیگر تمام شود. از خیاط، برش‌کار و. . . همه کار ایرانی است و دوست دارم یک خط تولید ایرانی هم داشته باشد. سه سال است که روی این موضوع کار می‌کنم.

در میان اخبار

 

کتاب می‌خوانم ولی اصلا رمان نمی‌خوانم. از همان اول هم به خواندن رمان هیچ علاقه‌ای نداشتم. البته قبل از بازیگر شدن اصلا کتاب نمی‌خواندم چون بچه درس‌خوانی هم نبودم هیچ علاقه‌ای به کتاب نداشتم. همیشه در دوران تحصیل کتاب‌های من تا آخر سال، نو باقی می‌ماند. ولی بعد از بازیگری برای پیشرفت کار خودم به سمت مطالعه رفتم. اینکه به اطلاعاتم اضافه کنم و بتوانم از یکنواختی بازی خارج شوم. عاشق کتاب‌های روانشناسی هستم. 3سال دوره خودشناسی و اسطوره‌شناسی گذراندم. در کلاس‌های خودشناسی اتفاق عجیبی برایم رخ داد؛ اینکه شناخت بهتری از اطرافیانم به دست آوردم. از خواندن رمان از این بابت خوشم نمی‌آید چون وقتی شروع به خواندن می‌کنم باید تا آخر آن را بدون وقفه بخوانم و اگر این اتفاق نیفتد واقعا عصبی و ناراحت می‌شوم؛ مثل زمانی که در حال تماشای فیلمی هستید و دوست دارید آن را کامل تماشا کنید. الان کتاب‌هایی آمده در مورد دروغ گفتن که واقعا عاشق این کتاب‌ها هستم.

سحر قریشی

من آن‌طور نیستم که در آینه نگاه کنم و با خودم بگویم «وااای کی از تو خوشگلتره؟ فقط خودتی. . .» نه این‌طوری نیستم. زشت هم نیستم. ولی از آنجاکه زیبایی را دوست دارم، بنابراین دوست دارم زیبا دیده شوم. همه به من می‌گویند که تمام صورتم عملی است. شش سال پیش‌بینی من شکست؛ برای همین سمت چپ بینی من غضروف ندارد و زمانی‌که سرما می‌خورم واقعا حالم بد می‌شود اما از ترس همین حواشی و شایعات جرات نداشتم عمل کنم، چون به محض اینکه عمل می‌کردم، ترورها و توهین‌ها شروع می‌شد. ولی امروز دیگر برایم مهم نیست، هرچه دوست دارند پشت سر من حرف بزنند.

سوابق هنری سحر قریشی

بعد از اینکه سریال «دلنوازان» را بازی کردم تلفن خانه‌مان مدام در حال زنگ خوردن بود. آدم‌هایی زنگ می‌زدند که سال‌ها بود از آنها خبری در زندگی من نبود. افرادی از اقوام زنگ می‌زدند که من شخصا یک بار هم آنها را در زندگی ندیده بودم و سحرجان سحرجان گویان، اظهار محبت و دوستی می‌کردند. گاهی اوقات زنگ می‌زدند و من درحالی‌که اصلا نمی‌دانستم کیست صحبت می‌کردم و بعد به مادرم می‌گفتم کی‌ بود؟ مادرم می‌گفت ولش کن اگر بخواهم بگویم کی بود یک روز زمان می‌برد.

 




کپی لینک کوتاه خبر: https://faalchi.com/d/4ymvy4

پربیننده ترین




اخبار داغ