قتل ناجوانمردانه و فجیح شوهر به دست زن خیانتکارش
اخبار قتل : یک سال قبل زنی به پلیس گزارش داد پسرش گم شده است. این زن گفت پسرش به گفته عروسش از خانه بیرون رفته و دیگر نیامده است.
او گفت: پسرم شهرام چند سال قبل با الناز ازدواج کرد. آنها در ولنجک زندگی میکنند. پسرم در یک شرکت کار میکند و وضعیت خوبی دارد. دیروز با پسرم تماس گرفتم. تلفنش را جواب نداد. وقتی به الناز زنگ زدم، گفت شهرام از خانه بیرون رفته و نیامده است. من هم به پلیس گزارش دادم.
پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد و متوجه شد شهرام 39 ساله با همسر 35 سالهاش اختلافات شدیدی دارد. بررسی تلفن همراه الناز هم نشان داد پای مرد دیگری در میان است. به این ترتیب ماموران به الناز مشکوک شدند و او را بازداشت کردند. این زن مدعی شد نمیداند چه بلایی سر شوهرش آمده است اما وقتی مرد مورد علاقه الناز به نام عرفان بازداشت شد، او به قتل اعتراف کرد و گفت با همدستی زنی به نام ناهید جسد شهرام را سوزانده است.
عرفان گفت: شهرام با من تماس گرفت و گفت میخواهد صحبت کند. او فهمیده بود با الناز ارتباط دارم. سر قرار رفتم تا به او توضیح دهم ما در حد تلفنی با هم ارتباط داشتیم. وقتی شهرام من را دید با چاقو حمله کرد و من هم برای نجات خودم چاقو را گرفتم و یک ضربه به او زدم. وقتی خون از بدنش جاری شد و فوت کرد چارهای بجز اینکه جسد را از بین ببرم، نداشتم. جسد شهرام را به سمت بومهن بردم و با ناهید که همکارم بود و تماس گرفتم. ناهید به بومهن آمد و با هم جسد را آتش زدیم.
به این ترتیب ناهید، الناز و عرفان بازداشت شد و با صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهمان در شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند.
در میان اخبار
- فوری فوری : ایران یخ میزند /موج سرما و طوفان بی سابقه تا هفته دیگه به ایران میرسد، | دمای این مناطق به منفی ۲۰ درجه میرسد
- فوری فوری : آماده باش سراسری در کشور از امشب ۲1 آذر ۱۴۰۳
- کد تپ سواپ روزانه / کد تپ سواپ امروز ۲۱ آذر و ۲۲ آذر ؛ جواب تسک ها رو ببینید
- جنگ سخت و درگیری ماهر اسد برادر بشار و افسران سوریه با تروریستها
- آماده باش شدن مجددا تروریستها برای حمله به عراق : 11 هزار داعشی در حال آموزش سنگین در اردوگاه های امریکا
در جلسه رسیدگی، پدر و مادر شهرام درخواست قصاص کردند و گفتند حاضر به گذشت نیستند. آنها خواستار مجازات برای هر سه متهم پرونده شدند.
سپس الناز در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من و شهرام چند سالی بود با هم ازدواج کرده بودیم ولی بچه نداشتیم. رابطه ما بعد از مدتی سرد شد. شهرام به من توجه نمیکرد و رفتارش اذیتم میکرد. من گاهی به یک کافه در نزدیکی خانه میرفتم. آنجا بود که با کافهچی آشنا شدم. کم کم رابطه عاطفی بین من و عرفان شکل گرفت. البته ما فقط با هم صحبت میکردیم و من به کافه میرفتم و قهوه میخوردم. بعد از مدتی شهرام متوجه این رابطه شد و مشکلات ما شدیدتر شد.
متهم گفت: اصلا نمیدانستم قرار است شهرام و عرفان همدیگر را ببینند و در جریان قرار آنها نبودم. اگر در جریان بودم حتما از دیدار آنها جلوگیری میکردم. من در قتل شوهرم نقشی نداشتم و هیچ وقت راضی به مرگ او نبودم.
در ادامه عرفان در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من و الناز با هم دوست بودیم اما رابطه ما در حد پیام و تلفن بود. وقتی شوهر الناز با من تماس گرفت و گفت باید رابطهام را با همسرش قطع کنم، برای اینکه صحبت کنیم قرار حضوری گذاشت. اصلا فکر نمیکردم بخواهد به من حمله کند. سر قرار حاضر شدم تا به او بگویم رابطه خاصی با همسرش نداشتم اما با چاقو به من حمله کرد و من برای دفاع از خودم با چاقوی خود شهرام یک ضربه به او زدم. قصدم کشتن او نبود. وقتی دیدم با همان ضربه چاقو فوت کرد چارهای بجز از بین بردن جسد نداشتم. با ناهید تماس گرفتم. ما همکار و دوست بودیم. گفتم به من کمک کند. ناهید هم من را در آتش زدم جسد همراهی کرد.
در ادامه ناهید در جایگاه قرار گرفت. او گفت: میدانستم الناز و عرفان با هم رابطه دارند چون الناز به طور مرتب به کافه میآمد اما نمیدانستم عرفان و شهرام درگیر شدهاند و عرفان، شهرام را کشته است. وقتی عرفان با من تماس گرفت و گفت به دردسر افتاده است و کمک خواست سر قرار با عرفان رفتم و آن موقع متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است. من در قتل و از بین بردن جسد نقشی نداشتم.
در پایان هیات قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند .