گذری بر شاهنامه فردوسی | جهاندار هوشنگ با رای و داد..

جهاندار هوشنگ با رای و داد

به جای نیا تاج بر سر نهاد

بگشت از برش چرخ سالی چهل

پر از هوش مغز و پر از رای دل

چو بنشست بر جایگاه مهی

چنین گفت بر تخت شاهنشهی

که بر هفت کشور منم پادشا

جهاندار پیروز و فرمانروا

به فرمان یزدان پیروزگر

به داد و دهش تنگ بستم کمر

و زان پس جهان یک‌سر آباد کرد

همه روی گیتی پر از داد کرد

نخستین یکی گوهر آمد به چنگ

به آتش ز آهن جدا کرد سنگ

سر مایه کرد آهن آبگون

کز آن سنگ خارا کشیدش برون

هوشنگ پس از کیومرث به پادشاهی رسید و چهل سال با عدل و داد و تدبیر پادشاهی کرد. او مکتشف نحوهٔ استخراج آهن از سنگ معدن بود.هوشنگ عاقل و عادل به جای پدربزرگش کیومرث بعد از مرگ او پادشاه شد.او چهل سال با هوشمندی و تدبیر پادشاهی کرد.وقتی که بر تخت پادشاهی نشست اینچنین گفت:من پادشاه هفت کشور و فرمانروای پیروزم.به فرمان خداوند تصمیم دارم با عدالت و بخشش پادشاهی کنم.

او سپس به آبادانی جهان مشغول شد و دنیا را پر از عدل و داد کرد.از جمله کارهای او آن بود که با نیروی آتش از سنگ معدن آهن را استخراج کرد.آهن صیقل خورده را از سنگ بی‌قیمت بیرون کشید و ارزش اصلی آن معلوم شد.