سر و صدا به پاکردن فصل چهارم جذاب سریال زخم کاری با نام مجازات همه را به وجد آورد /پایان فیلمبرداری در نروژ
فصل چهارم زخم کاری نسبت به فصلهای دوم و سوم کوتاهتر خواهد بود
جواد عزتی همچنان در محوریت داستان قرار دارد و بازیگران جدیدی برای پیشبرد روایت اضافه شدهاند.بخش اعظم فیلمبرداری این فصل به طور همزمان با فصل قبلی انجام شده و اکنون مراحل پستولید آن در حال انجام است.
یکی از نکات برجسته فصل چهارم، نیاز داستان به فیلمبرداری در خارج از ایران بود. به همین دلیل، بخشهایی از این فصل در اسلو، پایتخت نروژ، و با حضور بازیگران اصلی ضبط شد. این مرحله از فیلمبرداری در اوایل آبان ۱۴۰۳ به پایان رسید.
پیشبینیها حاکی از آن است که فصل جدید زخم کاری پس از اتمام سریال بازنده از فیلیمو پخش خواهد شد. اما آیا این فصل پایان راه زخم کاری خواهد بود؟ پاسخ این سوال فعلاً مبهم است و باید تا نزدیکتر شدن به زمان پخش منتظر بمانیم. شاید هنوز “بوی خون” داستان را تازه نگه داشته است…
از طرفی، فصل سوم این سریال با به اوج رساندن نقش مالک، مسیر داستان را به شکلی دراماتیک رقم زد. ماجرای به دام انداختن طلوعی، کشف اسناد فساد اقتصادی او، فرار طلوعی به خارج و در نهایت مرگ او به دست مالک، قهرمان فصل سوم را تعریف کرد. اکنون باید دید فصل چهارم این داستان پیچیده و خونین را به کجا خواهد رساند.
مالک مالکی | جواد عزتی در فصل چهارم زخم کاری
داستان زخم کاری حول محور شخصیت مالک مالکی، جوانی بلندپرواز و زیادهخواه، میگذرد. طمع بیپایان او در پایان فصل اول زندگیاش را به لبه پرتگاه کشاند و خانوادهاش را در آستانه فروپاشی قرار داد. در لحظهای تکاندهنده، مالک به دست معشوق سابقش (منصوره) با چاقو زخمی شد و در آغاز فصل دوم دیدیم که ناصر ریزآبادی او را در یک تابوت گذاشته و در یکی از زمینهای کشاورزی شمال کشور دفن کرد.
اما این پایان کار نبود. مالک به کمک دستمالچی از مرگ نجات پیدا کرد و در طول فصل دوم، سایه حضور او بر تمام شخصیتها سنگینی میکرد. مخاطبان در هر قسمت منتظر انتقام مالک از طلوعی بودند، اما داستان با یک غافلگیری جذاب به اوج رسید. مالک، پس از مرگ پسرش، بر سر مزار او با طلوعی روبهرو شد؛ تقابلی نفسگیر که پایان فصل دوم را به صحنهای هیجانانگیز و پر از انتظار برای فصل سوم تبدیل کرد.
با شروع فصل سوم، مالک دوباره به متن داستان بازگشت. او مصمم بود انتقام مرگ پسرش و زندگی نابودشدهاش را از طلوعی بگیرد. در این مسیر، با پنهان کردن پول نروژیها جان خود را تضمین کرد و با همدستی سیما و سمیرا نقشههایی ماهرانه طراحی کرد تا طلوعی را به دام بیندازد. در نهایت، مالک موفق به کشف اسناد فساد اقتصادی طلوعی شد. طلوعی که حالا رسوا شده بود، به خارج از کشور گریخت، اما مالک به تعقیب او ادامه داد و سرانجام او را در کشوری دیگر کشت.
این انتقام مالک او را به قهرمان بیچونوچرای فصل سوم تبدیل کرد، اما داستان زخم کاری هنوز تمام نشده است. آینده مالک و سرنوشت دیگر شخصیتها همچنان در فصل چهارم این سریال ادامه خواهد یافت.
سمیرا | رعنا آزادیور در فصل چهارم زخم کاری
سریال زخم کاری یک زن فمفتال و فتنهانگیز را درون قصهاش میدید که یک تنه توانست تمامی خانواده ریزآبادی را به خاک سیاه بنشاند. سمیرای مشهور و ترسناک و همسر مالک البته در پایان فصل یک به دلیل جنونی که به واسطه شراکت در قتل چند نفر از همکاران مالک به خصوص حاج عمو به او دست داد راهی تیمارستان شد. در آغاز فصل دوم سمیرا با مسعود طلوعی یکی از مهرههای اصلی پشت پرده هلدینگ ریزآبادی رابطه عاطفی برقرار کرد و در غیاب همسر سابقش سعی کرد با نزدیک شدن به طلوعی خودش و فرزندش را از گزند ریزآبادیها در امان نگه دارد.
اگرچه پایان فصل دوم اتفاقات طور دیگری رقم خورد و با بازگشت مالک همه معادلات سمیرا به هم ریخت. اما با آمدن مالک در فصل سوم زخم کاری سمیرا سعی کرد فاصلهاش را با طلوعی بیشتر کند و به مالک نزدیک شود تا با کمک و همدستی او بتواند انتقام مرگ میثم پسرش را از طلوعی بگیرد. با رو شدن وصیتنامه حاج عمو مشخص شد که بیش از نیمی از سهام شرکت و یک سوم اموال حاج عمو به سمیرا رسیده است و قدرت سمیرا باعث شد او تصمیم بگیرد حتی مالک را بازیچه دست خود کند. با این حال در پایان فصل سوم شاهد بودیم که مالک پس از آنکه طلوعی را به قتل رساند با مشت و لگد حسابی از خجالت سمیرا درآمد و با اکثریت آرای هیات مدیره مدیرعامل هلدینگ ریزآبادی شد تا ماجراهای سمیرا و مالک در فصل چهارم ادامه پیدا کند.
در میان اخبار
- استوری عجیب پر غضب شهره یا همان مازیار لرستانی همه را شوکه کرد
- سر و صدا به پاکردن فصل چهارم جذاب سریال زخم کاری با نام مجازات همه را به وجد آورد /پایان فیلمبرداری در نروژ
- غذایی مفید برای آنفولانزا: این نوع غذاها در درمان سریع تر آنفولانزا به ما کمک می کنند
- بالاخره راز جنایت هولناک در فسا لو رفت /قتل دلخراش پسر نوجوان ۱۴ ساله به دست پسر ۱۳ ساله
- خبر فوری : و بالاخره رسانههای اسرائیل ساعت آغاز آتشبس در لبنان اعلام کردن
مسعود طلوعی | کامبیز دیرباز در فصل چهارم زخم کاری
مسعود طلوعی در فصل اول سریال زخم کاری تنها نامی بود که به گوش میرسید، اما در فصل دوم به یکی از شخصیتهای کلیدی و اثرگذار داستان تبدیل شد. او نشان داد که قدرت و نفوذش توانایی مدیریت تمامی امور هلدینگ ریزآبادی را دارد. طلوعی شخصیتی است که در ظاهر فردی خیّر و مهربان به نظر میرسد و خیریهای برای کمک به افراد ناتوان راهاندازی کرده است، اما در پشت پرده چهرهای فریبکار و قدرتمند دارد که تمامی تصمیمات مهم را کنترل میکند.
طلوعی نمونهای از شخصیتهای نفوذی و ریاکاری است که در دستگاههای قدرت دیده میشوند؛ فردی که در سایه عمل میکند اما نقش کلیدی در فساد و پیشبرد منافع شخصی دارد. تقابل او با مالک در پایان فصل دوم یکی از نقاط عطف داستان بود و مقدمهای برای یک دوئل جذاب و نفسگیر در فصل سوم شد.
در فصل سوم، مالک با تلاشهای فراوان توانست فسادهای پشت پرده طلوعی را افشا کند. طلوعی که حالا رسوا شده بود، به خارج از کشور گریخت، اما مالک و سیما با همکاری یکدیگر او را در ویلایی در حومه استانبول به دام انداختند. در نهایت، مالک او را به قتل رساند و به این ترتیب پرونده این شخصیت مرموز، بیرحم، و بانفوذ برای همیشه بسته شد.
طلوعی یکی از تاثیرگذارترین آنتاگونیستهای زخم کاری بود و نقش او در ایجاد تعلیق و پیشبرد داستان از یاد نخواهد رفت.
سیما | الناز ملک در فصل چهارم زخم کاری
یکی از شخصیتهای برجسته و تأثیرگذار سریال زخم کاری، سیما با بازی درخشان الناز ملک است. سیما، زنی جاهطلب و قوی، در نقطه مقابل شخصیت سمیرا قرار دارد. او که همسر دوم شفاعت پس از مرگ همسر اولش بود، به دشمن شماره یک طلوعی تبدیل شد. سیما زنی بود که ابتدا تلاش میکرد از فرزندان شفاعت مراقبت کند، اما پس از مرگ دلخراش شیدا، به یکی از خونخواهان طلوعی تبدیل شد.
در فصل سوم، سیما با همکاری نزدیک با مالک، نقشههایی طراحی کرد تا طلوعی را به دام بیندازد. این همکاری در نهایت به قتل طلوعی به دست مالک و سیما انجامید و پایانی بر قدرت طلوعی رقم زد. اما جاهطلبی سیما به اینجا ختم نشد. او برای اطمینان از اینکه هیچ اثری از خانواده طلوعی باقی نماند، تمام ارث و سهامی که به دختران طلوعی تعلق داشت را با اتهاماتی ساختگی علیه آنان تصاحب کرد و آنها را مجبور به ترک کشور کرد.
در نهایت، سیما به همراه مالک و سمیرا به یکی از اضلاع مثلث اصلی وارثان هلدینگ ریزآبادی تبدیل شد. سرنوشت این سه شخصیت قدرتمند حالا به فصل چهارم سریال گره خورده است.
بازی الناز ملک که در مقایسه با سایر بازیگران تجربه کمتری داشت، به یکی از نقاط قوت زخم کاری تبدیل شد. اجرای هنرمندانه او، سیما را به شخصیتی جذاب و دوستداشتنی در میان مخاطبان تبدیل کرد و این بازیگر جوان و با استعداد را در کانون توجه قرار داد.
پانتهآ | مهراوه شریفینیا در فصل چهارم زخم کاری
در سریال زخم کاری، پانتهآ با بازی درخشان مهراوه شریفینیا، بهعنوان آخرین وارث خانواده ریزآبادی معرفی میشود. او که خواهرزاده حاجعمو است، سالها در کشور مالزی مشغول فعالیت در آشپزخانه تولید مواد مخدر بوده و پس از مرگ منصوره و ناصر و بیوارث ماندن اموال ریزآبادی، تصمیم میگیرد به ایران بازگردد.
پانتهآ بهعنوان ضلع سوم مثلث زنان قدرتمند این سریال شناخته میشود. حضور او در فصل سوم باعث شد تا تعادل قدرت میان شخصیتها به هم بخورد. اما در پایان این فصل، مالک با زیرکی نقشهای طراحی میکند که در آن قتل طلوعی به گردن پانتهآ انداخته شود. این اقدام، پانتهآ را مجبور به فرار میکند و بدین ترتیب، حلقه قدرت وارثان هلدینگ ریزآبادی تنگتر شده و او از بازی کنار گذاشته میشود.
حالا سوال بزرگ این است که آیا پانتهآ در فصل چهارم بازخواهد گشت و حضور پررنگی خواهد داشت یا داستان او به پایان رسیده است؟ مهراوه شریفینیا با ایفای این نقش، توانست شخصیت پانتهآ را به یکی از چهرههای برجسته و بهیادماندنی سریال تبدیل کند.
اسپاد | عرفان ناصری در فصل چهارم زخم کاری
عرفان ناصری بازیگر نقش اسپاد در سریال زخم کاریاسپاد برادرزاده شفاعت است. جوانی تک و تنها که سعی میکند زندگی مجردی خود را با شغلهای سطح پایین پر کند. کار کردن در کلوپ بازی و کارهایی از این دست از اسپاد شخصیتی فارغ از هیاهوی بازی قدرت نشان میدهد. اما سیما بعد از مرگ شفاعت برای آنکه فردی را در دم و دستگاه طلوعی داشته باشد اسپاد را وارد بازی میکند. او حتی به خواست سیما مجبور است با یکی از دو دختر طلوعی ازدواج کند تا این اتفاق تبدیل به برگ برنده در دستان سیما باشد. اسپاد اگرچه دل به فرناز دختر بزرگ طلوعی بسته بود اما دلدادگی او به دختر طلوعی به نقطه ضعف او تبدیل شد تا مالک از این موقعیت استفاده کند تا هم اسپاد را که بیگناه بود از مهلکه نجات دهد هم فرناز را از با پاپوش قتل اسپاد از ماجرا حذف کند. اسپاد هم به آرزویش برسد و برای همیشه مهاجرت کند